بیوگرافی امید عالیشاه بازیکن فوتبال پرسپولیس را در ادامه ببینید.
نام :امید
نام خانوادگی :عالیشاه
محل تولد :ساری
متولد :20 دی ماه 1370
پست :هافبک – مهاجم سایه
شماره پیراهن :2
باشگاه کنونی :پرسپولیس تهران
امید عالیشاه متولد 20 دی 1370 – ساری بازیکن کنونی باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران و بازیکن تیم ملی جوانان ایران است.
عالیشاه اهل شهرستان ساری و اصالتاً از روستای ارست در نزدیکی باداب سورت می باشد.
او از معدود بازیکنان مازندرانی است که تجربهٔ بازی در جام جهانی فوتبال نوجوانان را داراست.وی همچنین با درخشش در لیگ برتر فوتبال ایران توانسته نظر کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران را نیز جلب کند و به تیم ملی دعوت شود.
عالیشاه سابقهٔ بازی در باشگاه های نساجی و راه آهن تهران را نیز در کارنامه دارد. یکی از بیاد ماندنی ترین صحنه های فوتبال او گلزنی در داربی 79 پایتخت است که در دقیقهٔ 82 دروازهٔ استقلال را باز کرد و پرسپولیس با گل او 2 بر 1 پیروز شد
امید فوتبال خود را با تیم صنایع طلایی سمنان آغاز کرد و در ادامه به تیم های نساجی مازندران ، نفت تهران ، راه آهن تهران و در نهایت با انتخاب شدن علی دایی به عنوان سرمربی پرسپولیس ، او نیز به پرسپولیس آمد تا راه خود را برای پیشرفت هموارتر سازد . امید عالیشاه به دلیل مصدومیت نتوانست آنطور که باید و شاید در نفت تهران بدرخشد . مصدومیت او یک فصل به طول انجامید . در فصل جدید و در حالی که از چند تیم لیگ برتری پیشنهاد داشت به دیگر تیم تهرانی یعنی راه آهن پیوست تا زیر نظر آقای گل جهان بتواند خودش را به فوتبال حرفه ای کشور معرفی کند که در این امر موفق شد .
در اولین سال حضورش در تیم راه آهن بسیار موفق عمل کرد با مجموع 1983 دقیقه بازی 9 گل و 3 پاس گل داد یعنی در هر 220 دقیقه 1 گل به ثمر رساند . البته امید عالیشاه از هفته 26ام به دلیل مصدومیت نتوانست تیمش را تا انتهای لیگ همراهی کند و فصل جدید خودش را از هفته ی 18ام آغاز کرد که نتوانست گلی در 16 باری که برای راه آهن در فصل جدید به بازی رفت به ثمر برساند اما عملکرد فوق العاده وی در این سال مقابل تیم هایی مثل پرسپولیس ، تراکتور و استقلال نظر فوتبال دوستان را به سمت خودش جلب کرد تا جایی که بعضی ها او را به عنوان پدیده لیگ برتر در سال 91-92 می دانستند . تا اینکه در فصل 92-93 علی دایی ، او را با خود به پرسپولیس آورد تا با ترکیب چند بازیکن جوان و چند بازیکن با تجربه تیمی لایق قهرمانی در لیگ برتر و البته جام باشگاه های آسیا آماده کند .
افراد زیادی او را قابل مقایسه با هم پستی هایش در پرسپولیس از جمله هادی نوروزی ، غلامرضا رضایی و حمیدرضا علی عسگری و … نمی دانستند و او را از همان اول نیمکت نشین پرسپولیس پذیرفته بودند . تا اینکه فصل جدید این بار با پیراهن پرسپولیس برای امید عالیشاه آغاز شد . در 4 هفته ابتدایی همانطور که انتظار می رفت روی نیمکت نشست و بازی به او نرسید اما با اشتباهاتی که نوروزی و رضایی در جریان بازی ها مرتکب می شدند خشم هواداران را برانگیختند و کم کم زمزمه های حضور بازیکن های جدید مثل عالیشاه و نیمکت نشینی نوروزی و رضایی شنیده می شد که با قرارداد بستن خلعتبری با پرسپولیس احتمال حضور وی در ترکیب کمرنگ تر شد .
اما امید عالیشاه بر خلاف انتظارات با تلاش فراوان خود و درخشش در تمرینات نظر علی دایی را به خود جلب کرد تا در هفته پنجم مقابل ملوان به عنوان بازیکن ثابت به ترکیب برود . او در این بازی عملکرد خیره کننده ای را از خود نشان داد و در حالی که پرسپولیس با اخراج مهرداد کفشگری 10 نفره به کار خود ادامه می داد توانست یک گل سه امتیازی برای تیمش به ثمر برساند . در ادامه او فرصت های زیادی خلق کرد که با بی دقتی بازیکنانی مثل سید صالحی و رضایی به ثمر نرسید . یک بار هم تیر دروازه مانع رسیدن امید عالیشاه و پرسپولیس به گل دوم شد ، او با زدن تک گل سه امتیازی تیمش مقابل ملوان محبوبیت خاصی نزد هواداران پیدا کرد .
عالیشاه با دریافت کارت قرمز در بازی با فولاد داربی را از دست داد تا جای خالی او در سمت چپ پرسپولیس حس شود . او در جام حذفی نیز عملکرد خوبی داشت و توانست مقابل الوند همدان گل زنی کند . در پایان نیم فصل تیم قدرتمند علی دایی قهرمان نیم فصل شد . بازیکنانی مثل رضایی و نوروزی که دیگر جایی در پرسپولیس برای خود نمی دیدند دیگر تیم های لیگ برتری را برای بازی انتخاب کردند و با اجازه ی کادر فنی این تیم تهرانی را ترک کردند . حال باید دید امید عالیشاه می تواند با جلب نظر کارلوس کیروش و درخشش در جام جهانی 2014 برزیل آینده خود را با حضور در یک تیم مطرح اروپایی دگرگون سازد ؟
گفتگو با امید عالیشاه
امید عالیشاه از جمله بازیکنان جوان این نسل است که خیلی اهل مصاحبه نیست و ترجیح می دهد در سکوت کارش را پیش ببرد. عالیشاه معتقد است نباید بی دلیل هر روز مصاحبه کرد. با امید عالیشاه در منزلش هم صحبت شدیم و او از پدرش برایمان گفت؛ پدری که همه کاره پسرش است، به طوری که اگر بگوید فوتبال بازی نکن او حاضر است فوتبال را کنار بگذارد. اینکه او چطور وارد فوتبال حرفه ای شد و به اینجا رسید و نقش پدرش در زندگی سوژه مصاحبه با عالیشاه بود.
از بچگی عشق فوتبال بودی یا مثل خیلی ها به ورزش های دیگر علاقه داشتی؟
– من هم مثل بقیه فوتبال را از مدرسه مان شروع کردم. پا به توپ شدن من از زنگ ورزش شروع شد. یادم است معلم ورزش مان آقای اسماعیلی بود و یک جورایی او مرا استعدادیابی کرد. آن زمان در مسابقات مدارس شرکت می کردیم. از دو ومیدانی، آمادگی جسمانی، هندبال، فوتسال و فوتبال همه را بازی می کردم.
چه شد به سمت فوتبال آمدی؟
– قدیم هیات های فوتبال استان بازیکنان نونهال و نوجوان را به تیم ملی پایه معرفی می کرد. 10 سالم بود که از دفتر مدرسه صدایم زدند و یادم می آید خیلی ترسیدم و فکر می کردم چه شده که مرا صدا زدند. وقتی رفتم گفتند فلان روز باید تهران باشی و خودت را به مربی تیم ملی نونهالان زیر 11 سال معرفی کنی. آن زمان آقای بیداریان مربی این تیم. بود.
پس فوتبال حرفه ای ات از آن روزی که دفتر مدرسه صدایت زد شروع شد؟
– بعد از آن زمان در تیم های زیر 11، 13، 15 سال و بعد هم نوجوانان که سرمربی اش علی دوستی بود دعوت شدم و در جام جهانی هم بازی می کردم. شروع فوتبال حرفه ای من از تیم ملی نوجوانان آغاز شد و از آن دوره بود که فهمیدم فوتبال شغل آینده من است.
باشگاهی هم بازی می کردی یا فقط تیم ملی نوجوانان بودی؟
– زمانی که در تیم ملی نوجوانان بودم اولین باشگاه حرفه ای ام نساجی مازندران بود. بعد به مدت دو سال به نفت تهران آمدم که سال اول حضورم، رباط پاره کردم و بعد از آن هم به مدت دو فصل در راه آهن با علی دایی کار کردم و حالا هم که در پرسپولیس هستم.
پس از دوره تیم ملی نوجوانان با علی دوستی فهمیدی که قرار است فوتبالیست شوی؟
– از آن دوران متوجه شدم شغل آینده من فوتبال است و تمرکزم را روی فوتبال گذاشتم.
حالا این شغل لذت هم برای تو دارد؟
– یکی از محبت های خدا به من این بود که شغلی را پیدا کردم که هم خوب پول درمی آورم و هم از آن لذت می برم. خیلی ها کار پردرآمد دارند اما علاقه شان چیزی دیگری است ولی من خیلی خوشبخت هستم که هم درآمد خوبی دارم و هم عاشق شغل ام هستم.
اولین پولی که از راه فوتبال درآوردی چه لذتی داشت؟
– جالب است ماجرای اولین پولی که از فوتبال درآوردم را برایتان بگویم. من قبل از اینکه به نساجی بروم برای یک تیم لیگ دو به نام بهنام بازی کردم که اتفاقا در جام حذفی مقابل پرسپولیس بازی کردیم. آن سال من با آنها 4 میلیون قرارداد بستم که پول خوبی در سن و سالم بود. آن زمان 1.5 میلیون تومان را بابت رضایتنامه به مدرسه – باشگاه پدیده ساری دادند که آنجا بازی می کردم. بعد هم بقیه اش را ندادند تا اینکه به نساجی رفتم.
پس طعم اولین پول فوتبال را نچشیدی؟
– من تا حالا از اول فوتبالم پول کامل نگرفته ام.
یعنی باشگاه ها پولت را نداده اند؟
– من از باشگاه هایی که در آنها بازی کردم طلب زیاد دارم. مسائل زیادی رخ داد تا پول من را ندهند. متاسفانه مثل اینکه حرف است که پول بازیکنان را کامل ندهند.
در شهر شما اکثر فوتبالیست ها به جای آنکه خاک فوتبال را بخورند از اول چمن دیده اند نه خاک.
– نه بابا اینطوری هم نیست که می گویید. خودم از آن بازیکنان شمالی هستم که خاک فوتبال را خوردم. اسمش هست که چمن است وگرنه زمین خاکی است که گوشه کنارش چندتا علف هم سبز شده.
دوره ای که 10 ساله بودی پدرت با ادامه فوتبالت موافق بود یا می گفت باید درس بخوانی؟
– بابام از اولی که وارد فوتبال شدم مشاور خوبی برای من بود. اتفاقا یادم است چهارم دبستان که به من گفتند باید بروم برای تیم ملی نونهالان با سرعت آمدم خانه تا به پدرم که فوتبالی بود خبر بدهم. وقتی رسیدم پدرم خواب بود. آنقدر سر و صدا کردم تا بیدار شد و با کلی ذوق و شوق گفتم که برای فوتبال باید بروم؛ فکر کردم کلی کیف می کند اما هیچ عکس العملی نشان نداد. فکر کنم هنوز خواب بود. (خنده)
شاید هم فکر نمی کرد فوتبالیست حرفه ای شوی…
– من الان هم که فوتبالیست حرفه ای شده ام باز هم با پدرم مشورت می کنم و همه چیز را با او در میان می گذارم. اتفاقا چون می دانست پیشرفت می کنم شاید خیلی خوشحال نشد چون او آینده نگری فوق العاده ای در خصوص فوتبال من دارد.
پس او یک جورایی پیشگوی اختصاصی امید عالیشاه است؛ مثلا چطور پیشگویی می کند؟
– (خنده) البته نه آنطوری که شما می گویید ولی سر بازی کردن یا نکردن من یا مذاکره برای قرارداد بستن می گوید مدیرعامل این حرف را می زند و تو باید اینگونه جواب بدهی یا جلسات با سرمربی دقیقا می گوید مربی چه مسائلی را مطرح می کند.
جالب است…
– او حتی در مورد مصاحبه کردن هم به من مشورت و راهنمایی می دهد. مثلا می گوید فلان سوال را می پرسند، تو چه بگو یا چطور مصاحبه کن.
تا حالا از پدرت کتک خورده ای؟
– در مورد فوتبال تا حالا از پدرم کتک نخوردم اما مگر می شود بچه ها از پدرشان کتک نخورده باشند ولی یادم نیست سر چه مسئله ای بوده است اما یک چیز همیشه مرا ناراحت می کند و آن زمانی است که پدرم از بازی من ناراحت باشد؛ واقعا به اندازه یک کتک خوردن برایم سخت است.
پس پدرت نقش زیادی در فوتبال تو ایفا می کند؟
– واقعیت این است که پدرم همه کاره من است و برای قرارداد بستن هم با پدرم می روم. او حتی اگر بگوید فوتبال بازی نکن، همین امروز فوتبال را می بوسم و کنار می گذارم.
مادرت چطور، او هم فوتبالی است یا می گفت درس بخوان پسر!
– مادرم بنده خدا خیلی فوتبالی نیست اما همیشه می گوید فوتبال بازی نکنی، من خوشحال ترم!
چرا؟
– مادرها را که می شناسید؛ همیشه نگران فرزندان شان هستند. هر وقت تعویض می شوم یا در حین بازی مصدوم می شوم می گوید دیگه فوتبال بازی نکن. نگران است که من مصدوم شوم، به خصوص پس از مصدومیتی که در نفت تهران برایم به وجود آمد.
خیلی ها مثل تو پدرشان همه کارشان بود اما موفق نشدند. تا حالا شده این موضوع را به تو گوشزد کنند که بی خیال پدرت شو…
– اتفاقا خیلی جاها گفتند که دلیل به توافق نرسیدن با تو، پدرت است و پدرت باعث می شود به جایی نرسی… در حالی که اینطوری نیست و من با پدرم مشورت می کنم و پس از آنکه به جمع بندی رسیدیم آن وقت او با طرف مقابل وارد مذاکره می شود و در اصل حرف مرا می زند.
تا حالا شده مشاوره اشتباهی بدهد یا برخلاف نظر تو صحبت کند؟
– تا این لحظه که با شما صحبت می کنم مشاوره هایش درست بوده و به فوتبال من کمک کرده است.
خودش فوتبالیست بوده یا اینکه فقط به فوتبال علاقه دارد؟
– پدرم فوتبالی است و به جرأت قسم می خورم اگر امکانات و شرایط زندگی اجازه می داد که فوتبال را ادامه دهد یکی از بازیکنان بزرگ مملکت می شد. او یک فوتبالیست قوی بود که فوتبال را ادامه نداد.
اینکه پدرت همراه تو است باعث نمی شود نگاه بقیه تغییر کند و بگویند پدرش مدیر برنامه هایش شده است. متوجه می شوی چه می گویم. منظورم این است مثل دوران مدرسه که دوست نداشتیم پدر یا مادرمان ما را به مدرسه ببرند…
– اصلا اینطور فکر نمی کنم؛ با دلال بروم خوب است؟! اتفاقا خیلی جاها به من گفته اند خودت تنها بیا اما من از شما می پرسم با دلال بروم بهتر است یا پدرم که خیر و صلاح مرا می خواهد.
آخه اینطور همه فکر می کنند پدرت از تو مثل مدیر برنامه ها درصد می گیرد…
– اصلا چنین حرف هایی نیست. این مسئله را می گویم تا بهتر متوجه شوید که پدرم کل پول مرا می گیرد نه درصدی اش را؛ من هر قراردادی می بندم باورتان نمی شود یک ریالش هم در حساب خودم ندارم. من هر موقع پول بخواهم به پدرم زنگ می زنم و می خواهم مقداری پول به من بدهد. هنوز پول توجیبی ام را از بابام می گیرم.
پدرت در مورد برخورد با مربیان هم به تو مشورت می دهد؟
– بله؛ خیلی جاها که من عصبانی بودم گفته اشکال ندارد، بزرگتر است و تو باید احترام بگذاری؛ بعضی وقت ها سر بازی کردن یا نکردن ناراحتم که پدرم می گوید هرگز تو روی سرمربی ات درنیا.
و حتما تو هم خیلی گوش کرده ای؟
– (خنده) نه دیگه؛ بعضی وقت ها باعث ناراحتی اش می شوم… البته یادم نمی آید کی سر این ناراحت شد اما زیاد نبوده چون اصولا اهل حاشیه و اعتراض به این شکل نیستم.
خیلی ها تو را مهدوی کیای دوم فوتبال ایران می دانند؟
– اصلا اینطور نیست. آقا مهدی را نباید با هیچکس مقایسه کرد. آقا مهدی اسطوره و بازیکن تکرار نشدنی فوتبال ایران است. از نظر فنی که هیچی اما از لحاظ اخلاقی اگر بتوانم ذره ای از خصوصیات او را به دست بیاورم برای کامل شدنم کافی است. من واقعا ارادت قلبی به آقا مهدی دارم و اصلا خودم را از نظر فنی قابل مقایسه با ایشان نمی دانم.
تیم ملی برای امید عالیشاه کمی دست نیافتنی شده، در صورتی که خیلی ها فکر می کردند فیکس تیم ملی می شوی.
– واقعیتش فکر می کردم در جام جهانی حضور داشته باشم و هدف خودم هم این بود اما مصدومیت راه آهن نگذاشت بتوانم در اردوهای تیم ملی خوب کار کنم. امیدوارم بتوانم برای جام ملت های آسیا شانس حضور در تیم ملی را داشته باشم. من خیلی دوست دارم در تیم ملی بازی کنم و هدف من در حال حاضر هم حضور در تیم ملی و قهرمانی با پرسپولیس است.