بیوگرافی پروانه معصومی

پروانه معصومی با نام قبلی سکینه کبودرآهنگی در سال 1323 در یک خانواده مذهبی در شهر تهران متولد شد. او پس از گرفتن دیپلم خود ، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته زبان های خارجی در دانشگاه ملی ایران که همان دانشگاه شهید بهشتی فعلی است ادامه داد.

و پس از فارغ التحصیل شدن در این رشته در سن 22 سالگی برای ادامه تحصیل در رشته مترجمی زبان انگلیسی ، آلمانی و فراسنه به آلمان رفت.

ماجرای آشنایی و ازدواج با مسعود معصومی

پروانه معصومی در دوران دانشجویی خود در آلمان با عکاس سرشناس و معروف ایرانی بنام مسعود معصومی آشنا می شود و این آشنایی منجر به ازدواج می شود. او پس از ازدواج با مسعود معصومی نام خود را از سکینه کبودرآهنگی به پروانه معصومی تغییر می دهد.

و بعدش آن ها صاحب فرزندی بنام نیما می شوند که فارغ التحصیل رشته معماری است و در همین رشته در شمال ایران مشغول به کار است.

پروانه معصومی

یوگرافی مسعود معصومی و علت فوت

مسعود معصومی متولد 1316 می باشد و 50 سال قبل برای تحصیل در رشته عکاسی به آلمان می رود و پس از فارغ التحصیل شدن در این رشته به همراه پروانه معصومی به ایران باز می گردد و در حرفه عکاسی در ایران مشغول به کار می شود. او همچنین سال های زیادی از عمر خود را صرف تدریس عکاسی در دانشکده های ایران گذرانده است.

مسعود معصومی به دلیل بیماری نارسایی قبلی ، دیابت و کلیه در 12 اسفند 95 در ساعت ده و نیم شب در بیمارستان گلسار شهر رشت از دنیا رفت و در 14 اسفند در آرامگاه خانوادگی شان به خاک سپرده شد.

شروع فعالیت های بازیگری قبل و بعد از انقلاب

پروانه معصومی پس از فارغ التحصیل شدن در رشته مترجمی به ایران بازمی گردد و در یک شرکت تجاری در زمینه مدیریت و مترجمی مشغول به کار می شود. ولی به علت افکار مردم در آن زمان که می گفتند زن نباید بیرون از خانه کار کند و در ادارات جایی برای خانم ها وجود نداشت تصمیم می گیرد دیگر کار نکند و خانه نشین شود.

در آن زمان یادمه پیش از اینکه من نگران این وضعیت خودم باشم همسرم نگرانم بود که مبادا من به این خاطر افسردگی بگیرم. تا اینکه یک روز که من مغشولم کارای خونه بودم همسرم با من تماس گرفت و از من خواست به دفترش که نزدیک خونه مون بود بروم و من وقتی رفتم دیدم آقای احمدرضا احمدی و بهرام بیضایی در دفتر کار همسرم حضور دارند.

و همان روز آقای احمدی پیشنهاد بازی در فیلم رگبار را به من دادند. البته من قبلا در فیلم بی تا در یک نقش خیلی کوتاه بازی کرده بودم ولی چون نقشم خیلی کوتاه بود نمی شد جزو کارهایم حساب کنم. در آن زمان من علاقه ای به بازیگری نداشتم و دوست هم نداشتم بازی کنم اما بخاطر همسرم که خیلی نگرانم بود بازی در این فیلم را قبول کردم.

بعد از بازی در فیلم رگبار من احساس کردم که می توان این کار را ادامه داد و بازیگر خوب شد بازیگری که کسی از حضورش احساس سرافکندگی نکند. البته در آن زمان هم خانواده پدرم که کرد بود نسبت به این مسئله واکنش نشان دادند و به پدرم نامه ای نوشتند که اگر نمی توانی جلوی دخترت را بگیری خودمان بیاییم و این کار را انجام دهیم اما پدرم خیلی قاطعانه بهشون گفته بود که دخترم دیگر بزرگ شده و شوهرش برای او تصمیم می گیرد و به من گفت اصلا از این موضوع ناراحت نشده و تو کارت را با جدیت تمام ادامه بده فقط تمام سعی ات را بکن که هیچ وقت مرا سرافکنده نکنی.

پروانه معصومی هم اکنون یکی از بازیگران موفق در عرصه سینما و تلویزیون ایران می باشد و در فیلم ها و سریال های زیادی از جمله یوسف پیامبر بازی کرده است.

پروانه معصومی

افشاگری پروانه معصومی

پروانه معصومی در مصاحبه به وضعیت بد حجاب در سینمای ایران واکنش شدیدی داد و گفت : من بسیار متاسف هستم که باید بگویم امروزه در سینمای ما مسأله ای بنام عفاف و حجاب وجود ندارد. قبل از انقلاب بسیاری از بازیگران برای گذراندن زندگی شان و علیرغم میل باطنی شون ، بدون حجاب جلوی دوربین می رفتند اما با وقوع انقلاب اسلامی ، سینمای ما سینمایی شد که قرار بود در آن مبانی اسلامی مد نظر قرار بگیرد و رعایت شود.

در این سال ها خوشبختانه تلویزیون عملکرد بسیار خوبی داشته و خلوط قرمز ها را رعایت کرده است اما متاسفانه امروزه ما نشانی از عفاف و حجاب در آثار سینمایی نمی بینیم و این وظیفه سینما و مسئولان سینما می باشد که حجاب را تبلیغ و ترویج کنند. به هر حال امیدوارم روزی را ببینیم که سینمای ما هم در راستای اسلام حرکت می کند و جامعه ما را به سوی اسلامیت و انسانیت هدایت کند.

علت مهاجرت به روستا

پروانه معصومی حدود 20 سالی می شود که زندگی در روستایی در صومعه سرای گیلان را به زندگی در تهران ترجیح داده و در آنجا مشغول پروش گل و گیاهان نایاب می باشد. او در این باره می گوید :

بعد از بازی در فیلم کلاغ در شمال احساس کردم که اینجا جای خیلی خوبی برای زندگی کردن است و این فکر در من شکل گرفت که برای ادامه زندگی به شمال بیایم اما در آن زمان پسرم کوچک بود و درس می خواند و من نمی توانستم این کار را انجام بدهم.

اما همیشه در فکر رفتن و زندگی کردن در شمال بودم چون زندگی در شمال به من آرامش می داد. تا اینکه وقتی که پسرم بزرگ شد حدود 20 سال قبل به این روستایی در صومعه سرای گیلان رفتم و در آنجا زندگی می کنم. جایی که من الان زندگی می کنم از روستا هم کوچکتر است و با نزدیک ترین روستا چند کیلومتری فاصله دارد و پسرم خانه ام را مطابق با سلیه خودم ساخته است.

منبع : بیوگرافی پروانه معصومی

منبع : بیوگرافی پروانه معصومی