آشنایی با کوه شاه جهان
شاهجهان نام بلندترین قلهءارتفاعات جنوبی حوزهء قوچان است که دنبالهء آن به کوههای بینالود و آلاداغ میرسد و ۳۳۵۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.مشیر الدوله پیرنیا در جلد سوم کتاب ایران باستان این سلسله جبال را با رشتههای شمال بدین طریق توصیف کرده است:«اولا سه رشته کوه است یکی موسوم به دامان کوه یا کوههای اکراد که دامنهاش به سمت کویر خوارزم ادامه دارد.دیگری به نام آلاداغ و میرابی در وسط. سوم به اسم جغتای یا کوههای جوین در جنوب.این سه زنجیره کوهها باهم متوازیند. رشته کوه های اولی آبهائی را به اترک میریزند و از آبهای رود تجن جدا میکنند و زنجیرهء کوههای مرکزی و جنوبی آبهای گرگان رود را از آبهای نیشابور.
تشکیل این سه زنجیره سه وادی ایجاد کرده.۱-وادی مشهد بین کوههای اکراد و آلاداغ و میرابی ۲-وادی میانآباد بین کوههای آلاداغ و کوه جغتای یا جوین ۳-وادی نیشابور میان جغتای و میرابی»
مراد از کوههای اکراد همان سلسله جبال شمال قوچان است که دنبالهء سلسله جبال البرز میباشد و از هزار مسجد تا الله اکبر و گیفان امتداد پیدا میکند و کوه شاهجهان همان سلسله جبال میانی را شامل میشود که بنام آلاداغ و میرابی ذکر گردیده است. ارتفاع کوه شاهجهان به قول هانری رنه دالمانی فرانسوی(در غالب جاها به ۱۱۵۱ متر میرسد و بلندترین قله آن ۳۰۰۰ متر است.)۱
«کوه شاهجهان دارای دارای چند قسمت است کوه خروس یا کرکسرو،تخته میرزا،گورکی یا گورکان یا گبرکان،دو قلعه اسماعیلیان در کوههای شاهجهان موجود بود.یکی امروز به نام علی قلیچ و دیگری به نام مرسی است.»۲
درههای قسمت شمال شاهجهان بسیار سبز و خرم،دارای بوتهها و گیاههای متعدد میباشد و درههای جنوبی کمآبتر و از گیاهان کمتری برخوردار است.روستاهای اطراف شاهجهان با فاصلههای متعدد عبارتند از:جهان،بانیدر،نوده،آغیش،پیشاوه، خرق،بام،آق چشمه،آرمود آقاچی،درپرچین،استاد،خسرویه،اردغان،بیدواز.
«ده جهان»در قسمت جنوب کوه شاهجهان قرار دارد و بر تپه ماهورهها بنا شده است و جهان اصلی نزدیک به همینروستا آثار و بناهائی دارد که مربوط به زمان گذشته است و آثاری از نقبهای متعدد در گوشه و کنار تپهها وجود دارد.در افواه مردم گفته (۱)-به نقل از اتر کنامه تألیف رمضانعلی شاکری.
(۲)-نقل از احمد شاهد(سیلاخوری).
میشود جهان یازده گورستان داشته است و بعضیها معتقدند ده اولیه جهان در تپههای کنار چشمهء عباسقلی خان در النگ پائین قلهء شاهجهان قرار داشته است.زبان مردم ده ترکی است و از نوع ترکی سرولایت«چکنه»میباشد و در گفتارشان«همبله»زیاد است و حدود دویست خانوار هستند.در مسافرت به شاهجهان از راههای متعددی میتوان استفاده نمود ما از ده جهان به ارتفاعات شاهجهان رفتیم در این مسیر:
دره اول را رین درهسی میگویند.انشعاب اول از این دره به لواشلی دره معروف است.ادامه رین درهسی،غیبانه دره است.در این دره گلهای زرد و گل ختمی و کنگر فراوان است.و به خصوص در دامنههای دره گلهای ختمی زیادی مشاهده میشود.
آنگاه دره شاه حسن آغاز میگردد.از این دره راهی به بانیدر میرود و او هم دهی است در جنوب جهان،دره دیگری که از دره شاه حسن جدا میگردد،خرپران نام دارد.ادامهء دره شاه حسن به تپه ماهورهائی ختم میشود و گداری دارد که طول آن نسبتا زیاد است.و سه اصله درخت سنجد در تپه ماهورهای قسمت غربی گدار وجود دارد که به گفته اهالی عزیز هستند.و از قطع آنها خودداری نمودهاند و بعد چشمهء شاه حسن میباشد.از گدار شاه حسن به بالا را پرخودوشن میگویند و سمت چپ آن راهی است بنام کوچ یولی که به پلنگ دره معروف است و پلنگ دره یکی از درههائی است که از جهان هم میتوان به ارتفاعات شاهجهان رفت و آب این درهها به طرف ده جهان جریان دارد.ادامهء پرخودوشن به درهء یمانی میرسد و بعد از آن آقزو و بعد هم چشمهء آقزو است.
چادرهای طایفه باچکانلوئیها در دره شرقی چشمه برپا بود.تعداد چادرهائی که آنجا وجود داشت نه چادر بود و مجموع گوسفندان آنها به ۲۰۰۰ رأس میرسید.ییلاق، قشلاق آنها مراوه تپه است.از محل چادرها تا قلهء شاهجهان حدود ۱۲ کیلومتر فاصله بود.شمال چادرهای باچکانلوئیها کوه شاهجهان و جنوب آن ده بانیدر قرار داشت بالاتر از آقزو چشمهء کریم بود و سپس هزار خروار نام داشت و بعد از این محل چشمهء عباسقلی است که در النگی وسیع و زیبا و در غرب شاهجهان و درست در پای قله قرار دارد.تپه ماهورههای غربی را زمینهای نیمهمسطحی فراگرفته و گفته میشود محل اصلی ده جهان در قدیم بوده است.
در شمال شرقی کوه شاهجهان،چشمهء کبابی،مشرق چشمهء دگز یا دگز و چشمهء سبز شمال چشمه پاطو،که اسم اصلی او چشمهء کیقباد است قرار گرفتهاند.طایفهای از اکراد به نام رودکانلو در کنار چشمه پاطو اتراق میکنند در تابستان طایفههای قهرمانلو و ملوانلو نیز در اطراف شاهجهان چادر میزنند.قلهء کوه مسطح است و حدود بیش از دوهزار متر مربع وسعت دارد در قسمت غربی قله و مشرف به النگ و چشمهء عباسقلی خان با فاصله یکصد متر سه گودی وجود دارد که اطراف آنها سنگچین بوجود آمده و قسمتی را که مشرف به النگ است به نام قبر مادر کیقباد مینامند و روستائیان نقل میکنند که قبر مذکور در زمان فتحعلی شاه شکافته شده و وسائلی منجمله تاج کیقباد را از آنجا بردهاند!!
در قسمت غرب کوه با فاصله پنج یا شش کیلومتر غاری است که یخدان نام دارد در این غار بلورهای یخی در تابستان به صورت بسیار زیبائی از سقف به زمین وصل میشود. سالهای پیش از این یخها به اسفراین حمل میشده است.در زمستان آب این غار گرم است و از آن بخار متصاعد میشود البته نه به صورت چشمههای آب گرم بلکه سردی خود را از دست داده است و این خود قابل بررسی است.
آبریزهای شاهجهان تا فاصلههای بسیار دو از نظر سفرههای آب زیرزمینی بهم مربوطند.در یکی از درههای ده استاد،در سالهائیکه زمستان پربرف و بارندگی خوب میشود در بهار آب از درزهای سنگها مانند فواره جستن میکند و مانند فواره های نصبشده در شهرها مناظری به وجود میآورد.از غارهای سنگی اطراف همین دره شکافها تا کوههای شاهجهان کشیده میشود و بعضیها میگویند گربهای را که از سوراخ غار استاد به درون آن رها کردهاند مدتها بعد در باباقدرت دیدهاند که استاد در آبریزهای طرف قوچان و باباقدرت در آبریزهای طرف اسفراین قرار گرفته است.
در کنار درههای جهان که منتهی به شاهجهان میشود دو ده قدیمی بنامهای قزقلعه و اوغول قلعه وجود دارد که آثاری قدیمی تاکنون از این دو ده به دست آمده است و اهالی اظهار میدارند که تاکنون هفتاد خم از آنجا بیرون آوردهاند و در افواه مردم افسانههائی برای این دو ده ساختهاند.
*** صاحب مطلع الشمس میگوید:«وجه تسمیهء این کوه وجود دو مقبره در بالای آنست که یکی به نام شاهجهان و دیگری به نام جهان ارقیان معروف است.»
در صفحه ۱۶۲ کتاب اترکنامه که از یادداشتهای مرحوم مدیر الدیوان افشار استخراج گردیده نقل شده است که:«چهار سال قبل از امیر تیمور گورکانی شاهجهان نامی بر اکراد طبرستان حکومت میکرده است و کوه معروف شاهجهان که امروز به همین نام خوانده میشود در تصرف اکراد قرمانلو،شادکانلو و خرده اویماقها بوده است.قبر شاهجهان بر قله کوه واقع بوده است موقعی که ناصر الدینشاه در سنه ۱۳۰۰ قمری به قوچان آمد اهل اردوی وی قبر را شکافته به خیال مقبرهء کیانی که سلاطین را با جواهرات و اسلحهء مخصوص دفن میکردهاند،قبر شاهجهان را زیر و رو کرده و هرچه داشته برده بودند.»
این مطلب با گفتههای مردم اطراف شاهجهان فقط در اسم شاه تفاوت دارد.اما یکی از مطلعین اسفراین آقای احمد سیلاخوری«شاهد»معتقد است که:«شاه جهان، غازان محمود یکی از خانان بزرگ چنگیزی است که توسط صدر الدین حموئی اسلام را قبول کرده و کوه شاهجهان بنام همین پادشاه است که با غازان شاهجهان اطلاق شده و روی سکههای ضرب اسفراین،جاجرم،خبوشان،بیهق،نیشابور بدین نام(شاهجهان غازان محمود)ضرب کردهاند و نام پادشاه را بدین منوال در تاریخ ضبط نمودهاند».
تاریخ را ورق میزنیم تا آنچه دربارهء غازان محمود خان ابن ارغون خان گفته است مرور کنیم تا معلوم شود تا چه اندازه به کوه شاهجهان ارتباط پیدا میکند.محمد
حسن خان اعتماد السلطنه در جلد اول کتاب مرآت البلدان در صفحه ۲۹۳ چنین مینویسد: «ذکر سلطنت غازان محمود خان ابن ارغون خان.وی در ششصد و نود و چهار پادشاه شده و صدر جهان را وزیر کرد.چون با امیر نوروز صدر جهان عهد کرده بود پس از نیل به سلطنت اسلام گزیند،در خدمت شیخ صدر الدین ابراهیم بن سعد الدین حموی اسلام قبول نمود و صدهزار مغول به تبعیت او مسلمان شدند.امیر نوروز در ترویج اسلام و اضمحلال سایر ادیان سخت میکوشید.پسر براق خان که از ترکستان به عزم تسخیر ایران به مازندران آمده بود،امیر نوروز را مأمور کرد.او را منهزم نموده بعد از چندی صدر جهان از وزارت معزول و جمال الدین دستگردی وزیر شد،و طغاجار و بعضی امراء منافق را غازان خان بکشت و بعضی دیگر نیز به سعی امیر نوروز نابود شدند،ولی چون غرور امیر نوروز را گرفته بود و حسودان نیز سعایت کردند.غازان قصد قتل او کرده،وی به هرات گریخت و پناه به عز الدین کرت برد.فخر الدین با اینکه سمت مصاهرت امیر نوروز را داشت،و حقوق دیگر از امیر نوروز بر ذمه او بود،راه عقوق گرفته وی را به قتلغشاه نوئین که مأمور انجام کار او بود سپرد و قتلغشاه امیر نوروز را بدست خود گردن زد.بالجمله غازان خان ظلم و بسیاری از رسوم بد را برانداخت و قواعد نیکو احداث کرد و با سلاطین مصر و شام جنگها نمود.گاهی غالب و گاهی مغلوب شد.عمارت شنب غازان تبریز را برای مدفن خود بساخت.هشت نه سال سلطنت کرد و درگذشت در تاریخ وفاتش گفته شده:
شد از نواحی قزوین شه جهان،غازان بسوی خلد که باد آن جهان از اینش به به سال هفتصد و سه بد ز هجرت از شوال به روز یازدهم وقت عصر یکشنبه
«به عقیدهء صاحب وصاف دویست هزار نفر با غازان خان اسلام اختیار کردند،و این فقره در فیروزکوه اتفاق افتاده و سایر مورخان به جای فیروزکوه لار نوشتهاند.» (حاشیه صفحه ۳۹۳ همان کتاب).
در جلد نهم فرهنگ جغرافیائی ایران از انتشارات دائره جغرافیائی ارتش در صفحه ۱۰۴ ذکر شده است.«جهان،ده از دهستان بام بخش صفیآباد شهرستان سبزوار ۳۸ ک شمال صفیآباد ۴ ک-شمال اتومبیلرو بام به میان آباد.کوهستانی،معتدل سکنه ۵۹۴ شیعه-ترکی-فارسی-قنات-غلات پنبه-شغل زراعت-راه مالرو- در تابستان میتوان اتومبیل برد.»
یکی از مطلعین میگوید:«جهان امروزی روستائی است که در آغاز زوجهان بر تپه ماهورهها بنا شده و جهان اصلی نزدیک به همینروستا آثار و بناهائی دارد که مشهور به زمان گذشته است.آثاری که از این ابنیه بدست آمده کوزههای فیروزهای هشتصد،نهصدساله است.»
در جلد چهارم معجم البلدان در صفحه ۲۹۸ نوشته شده است که:«جهان قلعهایست از بام از قرای حول و حوش شهر مقدس مشهد،هوایش ییلاق،آبش از رودخانه و ده خانوار سکنه دارد.»البته از قرای حول و حوش مشهد صحیح نمیباشد.
دربارهء جهان ارغیان.در جلد چهارم معجم البلدان صفحه ۲۹۹«جهان ارغیان
متعلق به بام صفی آباد از قرای حول و حوش مشهد مقدس است هوایش ییلاق آبش از دو رودخانه که از دو طرف قلعهء بام میرود و از کوه جهان ارغیان برمیخیزد.»بنا به قول یکی از مطلعین.ارغیان در نزدیکی صفیآباد فعلی وجود داشته و آن نیز از شهرهائی بوده است که در آغاز بدست مغولان و در انجام بدست عبد المؤمن و عبد الله ازبک از بین میرود.»
مرحوم وحید از مطلعین روستای بام میگفت:«اردین نام دهی است در نزدیکی بام.در این ده قدیمی نقبهائی وجود دارد و آثاری که نشاندهندهء شهری قدیمی است و اردین همان ارغیان است و قبر خواجه حسن اردینی در خرمنگاه ده است او معتقد بود که بام هم در اصل بان بوده است و بان نام گلی است از گلهای بهشتی.»
در صفحه ۲۳ جلد اول مرآت البلدان آمده است:«ارغیان الکهایست در نواحی نیشابور،گویند مشتمل است بر هفتاد و یک قریه و دار الحکومه آن داونپز است.»
در وقایع قوچان در جلد اول ناسخ التواریخ از حاکم جهان ارغیان که سعادتقلی خان بغایری بوده است نام برده شده و در جائی دیگر ذکر گردیده است اراضی بام که از محال جهان است مضرب خیام شد و…باتوجه به نوشتههائی که از کتابها و افراد مختلف نقل گردید چند نکته قابلتوجه است.
۱-نام کوه شاهجهان نمیتواند به غازان خان محمود شاهجهان ارتباط پیدا کند زیرا با اینکه گفته میشود قبر صدر الدین حموئی همان کسی که غازان محمود به دست او اسلام آورد در بحرآباد جوین است اما واقعهء اسلام آوردن سلطان مغول در فیروزکوه و یا در لار اتفاق افتاده است بنا به نوشتهء محمد حسن خان اعتماد السلطنه عمارت شنب غازان تبریز را غازان محمود برای مدفن خود ساخته است.بنابراین موضوع انتساب کوه به این شاهزاده مغولی چه به نام و چه به نشان که قبر او باشد مرتبط نمیگردد و شاه جهان لقبی است برای غازان محمود نه اینکه کوه شاهجهان منسوب به او باشد.
۲-ده جهان سابقهء قدیمی دارد و اهالی این روستاها بدست مغولان و اعقاب آنان قتل عام شدهاند و حتی خیلیها معتقدند که ده جهان اولیه در پای کوه شاهجهان و در تپه ماهورههای چشمهء عباسقلی خان بوده است.بدینجهت میتوان چنین پنداشت که قله بلند این منطقه را کوه شاهجهان میگفتهاند.کوهی که بلندتر از بقیه کوههای اطراف است و به ده جهان مربوط میشود و نمونهء آنهم در بسیاری از محلها وجود دارد کوه شرق خبوشان قدیم به شاه داغی معروف است و شاهکوه و نظائر آنکه از نظر بلندی به محلهای اطراف خود یعنی بلندترین نقطهء کوههای جهان این نام را پیدا کرده است.
۳-مقبرهای که در آنجا نام برده میشود به قبر مادر کیقباد مشهور است و با نام کوه اصلا وفق نمیدهد.
در تاریخ میخوانیم که قباد در موقع فرار از بلاش به نزد هیاطله در نیشابور دختر دهقانی را به زنی گرفت و خسرو انوشیروان از بطن این دختر دهقانزاده شده است.اصولا دره اردغان بنام زو انوشیروان معروف است همان درهای که به تخته میرزا و
کوههای شاهجهان میرسد و باغهائی نیز به همین نام در این دره وجود دارد و مردم این افسانه را بازگو مینمایند.این قول که انوشیروان از دختر دهقانیزاده شده است در خدای نامک ذکر گردیده و در شاهنامه نیز آمده است.این قول وسیلهء پرفسور آرتور کریستن سن در کتاب ایران در زمان ساسانیان ترجمه رشید یاسمی رد شده و گفته شده است که افسانهای بیش نیست،ولی همین نامها و نشانهها خود افسانههائی هستند که به زمان ما رسیدهاند و حقایقی را دربر دارند.حکیم ابو القاسم فردوسی میگوید:
«یکی دختری داشت دهقان چو ماه ز مشک سیه بر سرش بر کلاه جهانجوی،چون روی دختر بدید ز مغز جوان شد،خرد ناپدید همانگه بیامد به زرمهر گفت که با تو سخن دارم،اندر نهفت برو زود از من به دهقان بگوی مگر جفت من گردد،این ماهروی بشد نزد و رازش به دهقان بگفت که گر دختر خوب را،نیست جفت یکی پاک انبازش آرم به جای که گردی به اهواز بر،کدخدای گرانمایه دهقان،به زرمهر گفت که این دختر خوب را،نیست جفت اگر هست شایسته،فرمان توراست مر این را بدان ده،که او را هواست بیامد خردمند نزد قباد که این ماه،بر شاه،فرخنده باد»
و در بازگشت قباد از هیتال به ایران و آگاهی یافتن از زادن پسرش،انوشیروان چنین گوید:
«برفتند یکسر بر کیقباد به گفتند کای شاه خسرونژاد گر از تو دل مردمان خسته شد به شوخی دل و دیدهها شسته شد کنون کام دل را بر آن کت هواست که شاه جهان بر جهان پادشاست»
منظور از ذکر این داستان آن نیست که باز این مسائل به کوه شاهجهان مربوط شود که هم قبر مادر کیقباد است و هم فردوسی.لقب شاه جهان به قباد داده است که به او و مقبرهء منتسب به او نزدیکتر خواهد بود که این امر هم خود قابل بررسی است.
۴-گفته شده است دو مقبره در این کوه وجود دارد شاهجهان و جهان ارقیان. در مورد شاهجهان که مذکور افتاد ولی در مورد جهان ارقیان تاریخ روشنتر است. ارقیان بنا به نوشتههای تاریخی آبای بزرگی بوده که هفتاد و یک ده را شامل میشده است و وقتیکه جهان ارقیان گفته میشود منظور ده جهان است که به ارقیان نسبت داده میشود و جزو حکومت و ابوابجمعی آن است و نام شخص نیست بلکه نام روستائیست که خوشبختانه هنوز هم وجود دارد.اکثر اهالی صفیآباد را ارقیانی میدانند و خرابههای ارقیان نزدیک صفیآباد است.
نتیجه آنکه جهان ارقیان نام شخص نیست و دهی است که تحت حکومت ارقیان قرار داشته و در وقایع تاریخی اخیر هم از حاکم جهان ارقیان نام،برده شده است. شاهجهان نیز انتسابی به غازان محمود شاهجهان حاکم مغول ندارد.ده جهان تحت حکومت ارقیان بوده است و باید به جای جهان ارقیان،نام اول به دوم اضافه شود که جهان ارقیان میباشد.(ارقیان-ارغیان)
منبع:معرفی کوه شاه جهان